سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از گریختن نعمتها بترسید که هر گریخته‏اى باز نخواهد گردید . [نهج البلاغه]
سلطان عشق، درخزان عشق ....
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 14446
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
........... درباره خودم ...........
سلطان عشق، درخزان عشق ....
مجید
پسری ازدیارعشق که دلی مهربون داره ولی یارنامهربون. دلم خیلی سادست ولی این خریدارنداره

........... لوگوی خودم ...........
سلطان عشق، درخزان عشق ....
............. بایگانی.............
زمستان 1384

........... دوستان من ...........
وسوسه ی عقل
قربانی عشق
نیلوفرآبی
تا ابد من وتو ...
بهروز خفن

......... لوگوی دوستان من .........


............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • و باز ...

  • نویسنده : مجید:: 84/10/10:: 5:38 عصر

     

    بازامشب تلالوغروب قلبم، درپس شیشه واپسین پنجره های طلوع خیال افسرد. بازهم تلاقی عقل وعاطفه حادثه آفرید. بازهم منشورانسانیت، به واپاشی درون آدمیت پرداخت و رنگی جزسیاهی نیافت. بازهم با خیال تو تنها نشسته ام و تو را پوچ می بینم بازهم در واپسین لحظات، با رویی گریان، می خندم. بازهم فکر را، خاطره را، زیرباران باید برد. بازهم نیشخند چندش آورو فراگیرتقدیرشنیده می شود و باز تمامی شورها وترانه ها، دقایق احساس را تداعی می کنند. بازهرشب تلالوغروب قلبم، در پس شیشه واپسین پنجره های طلوع خیال افسرده می شود.... و باز

     


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ